داستان طنز و خنده دار توهم
در سری مطالب داستان های طنز امروز برای شما یک داستان بسیار خنده دار داریم که می توانید در زیر بخوانید و لذت ببرید:
مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال اطرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!اینطوری تعریف میکنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دو وبلاگ سرگرمی داراب فردا...
ما را در سایت وبلاگ سرگرمی داراب فردا دنبال می کنید
برچسب : داستان,خنده,توهم, نویسنده : darabfardao بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 14:29